نشست خبری طرح های تحقیقاتی پایان یافته شش ماه دوم سال 1402 مرکز تحقیقات سرطان
پادکست شش ماه دوم سال 1402
1)در خدمت جناب آقای دکتر شاه میرزا لو ، و مصاحبه ای با ایشان در مورد طرح تحقیقاتی «ارایه یک مدل گرافیکی مدت شبه مارکفی و کاربرد آن در دادههای سرطان پستان » که در مرکز تحقیقات سرطان انجام داده اند و به اتمام رسیده است ، داشته ایم . جناب آقای دکتر ضمن تشکر از وقتی که برای مصاحبه اختصاص داده اید ، لطفا در مورد طرح تحقیقاتی خود توضیح دهید ؟
سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان جهان و ایران است. عود این سرطان رخداد مهمی است که در 11% از بیماران ایرانی و 5 تا 20 درصد از بیماران در سایر نقاط دنیا مشاهده شده و بشدت بقای آنها را کاهش میدهد. از طرف دیگر تحلیل بقای بیماران نیازمند جانهی دادههای گمشده است. لذا هدف این مطالعه بکارگیری رویکرد بیزی برای شبیه سازی و جانهی دادههای گمشده و همچنین برازش شبکه بیزی آمیخته به دادههای بیماران عوددار سرطان پستان جهت بررسی روابط میان متغیرهای مورد مطالعه میباشد.
این مطالعه در مورد بیماران عوددار سرطان پستان در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سالهای 2015 تا 2023 است. متغیرهای مورد مطالعه شامل زمان بقا، وضعیت نهایی آنها (فوت شده یا زنده)، سن بیماران، سطح تحصیلات، مرحله سرطان، درجه تومور، نشانگرهای زیستی (گیرندههای استروژن، پروژسترون و رشد اپیدرمال انسانی-2) میباشد. در روش کار، نخست دادههای ناکامل (سانسوردار) شناسایی گردید. با استفاده از رویکرد بیزی تحت دو توزیع وایبل و برنبام-سندرز، دادههای سانسورشده شبیهسازی و یکی از توزیعها با معیار اطلاع انحراف گزینش شد. در جانهی سانسورها از میانه یا میانگین زمانهای شبیه سازی استفاده شد. بعد از جانهی، شبکه بیزی آمیخته روی دادهها پیاده سازی و برای پیش بینی زمان بقا و وضعیت نهایی بیماران از برآوردهای پسین زمان بقا و احتمال فوت یا زندهمانی استفاده شد. کدهای دستوری در برنامه OpenBUGS و بسته نرمافزاری R با نام R2OpenBUGS آماده شد.
میانگین سنی 220 بیمار عوددار سرطان پستان 47 سال و میانگین زمان بقای آنها 138 روز برآورد شده است. برای جانهی دادههای ناکامل سرطان پستان، از رویکرد بیزی با دو توزیع وایبل و برنبام-سندرز استفاده شد. معیار اطلاع انحراف برای رویکرد بیزی تحت توزیع برنبام-سندرز، اختلاف 188 واحدی با توزیع وایبل دارد. بر همین اساس شبیه سازی و جانهی با توزیع برنبام-سندرز انجام شد. شبکه بیزی آمیخته در گراف جهتدار بدون دور نشان داد که متغیرهای سن، نشانگرهای زیستی، مرحله سرطان و درجه تومور روی زمان بقا و متغیرهای سطح تحصیلات، نشانگرهای زیستی و درجه تومور روی وضعیت نهایی بیمار نقش معنیدار (علیت احتمالی) دارند.
پس بر اساس این طرح می توان چنین نتیجه گرفت:
مطالعه حاضر نشان داد که بیماران عوددار سرطان پستان با گیرنده استروژن مثبت، پروژسترون مثبت، رشد اپیدرمال انسانی-2 منفی بخت بقای بالاتری دارند. متاسفانه بیماران مسن، سطح تحصیلات بالا، درجه بالای تومور و مرحله بالای سرطان احتمال فوت بیشتری دارند.
2)در خدمت سرکار خانم دکتر اشرفی زاده هستیم و با ایشان مصاحبه ای در مورد طرح تحقیقاتی « بررسی توان مراقبتی مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به سرطان: یک مطالعه توصیفی» که در مرکز تحقیقات سرطان انجام داده اند و به اتمام رسیده است داشته ایم . خانم دکتر ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار داده اید لطفا کمی در مورد این طرح تحقیقاتی توضیح دهید ؟
مراقبان بیماران سرطانی با چالش های مختلفی که به دلیل بار طوالنی مدت مراقبت ایجاد می شود، مواجه می شوند. بسیاری از این مراقبین دانش، مهارت و توانایی مراقبتی الزم برای ایفای نقش مراقبتی خود را ندارند. بنابراین، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی باید از آنها در یادگیری ارائه مراقبت های با کیفیت باال حمایت کنند. ارزیابی توانایی مراقبین اولین گام این برنامه حمایتی خواهد بود. هدف از این مطالعه تعیین
توانایی مراقبتی مراقبین بیماران سرطانی و عوامل مرتبط با آن بود. این مطالعه توصیفی همبستگی با 271 مراقب از بیماران سرطانی که به روش نمونهگیری در دسترس از تیر تا آذر 1400 در بیمارستانهای منتخب شهر تهران، پایتخت ایران انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از توانایی مراقبتی مراقبان خانواده بیماران مبتال به سرطان(CAFCPCS )که (توسط نعمتی و همکاران )2020( تهیه شده بود، جمع آوری شد. همچنین ضریب پایایی پایداری 0/93= ICC محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرمافزار spss با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون ضریب همبستگی در سطح معنی داری 0/05 انجام شد. میانگین نمره توانایی مراقبتی مراقبان خانوادگی بیماران سرطانی در این مطالعه بود که نشان میدهد توانایی مراقبت از بیماران برای مراقبین خانوادگی در حد متوسط بوده است. میانگین نمره کل مقیاس توانایی مراقبت از نظر آماری با نوع سرطان و مدت مراقبت از بیمار همبستگی معنیداری داشت.
(0/05= value-P) بیشترین بعدی که بالاترین نمره را به خود اختصاص داده بود بعد اعتماد به خدا بود. کمترین امتیاز مربوط به بعد خستگی بود. نتایج مطالعه نشان داد که مراقبان خانواده بیماران سرطانی از آگاهی الزم برای ایفای مؤثر نقش مراقبتی خود برخوردار نیستند. بنابراین توصیه میشود مراقبان را توانمند کرده و از راهکارهایی برای بهبود اعتماد آنها استفاده شود، بهویژه به مراقبانی که برای مدت قابل توجهی بر مراقبت از بیمار نظارت میکنند.
3)در خدمت خانم دکتر حسین پور هستیم و با ایشان مصاحبه ای در مورد طرح تحقیقاتی « دستیابی به ژنهای کلیدی پیشرفت مرحلهایی بیماری در زنان مبتلا به سرطان سینه با کمک شبکههای برهمکنش پروتئین-پروتئین و تایید آزمایشگاهی یافتهها» که در مرکز تحقیقات سرطان انجام داده اند و به اتمام رسیده است داشته ایم . خانم دکتر ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار داده اید لطفا کمی در مورد این طرح تحقیقاتی توضیح دهید ؟
با توجه به طرحی که با عنوان "شبکههای برهمکنش پروتئین-پروتئین در دست یابی به ژنهای کلیدی پیشرفت مرحلهای بیماری در زنان مبتلا به سرطان سینه و تایید آزمایشگاهی یافتهها" در شهریور ماه ۱۴۰۲ تحت نظارت زهرا حسینپور به عنوان مجری اصلی و به راهنمایی دکتر مصطفی رضایی-طاویرانی و دکتر محمد اسماعیل اکبری انجام شده است، به نتایج قابل قبولی دست یافتهایم. هدف اصلی این طرح، شناسایی و توسعه بیومارکرهایی بود که با استفاده از آزمایش خون به عنوان یک روش غیرتهاجمی، قابل استفاده در ردیابی سرطان و تشخیص زودهنگام آن باشند. با استفاده از آنالیزهای پیچیده بیوآنفورماتیکی و تایید آزمایشگاهی ژنهای کلیدی، ما توانستیم به نتایج قابل توجهی دست پیدا کنیم. گروه هدف این تحقیق شامل زنان بالای ۱۸ سالی بود که مبتلا به سرطان سینه هستند. نتایج تحقیق نشان میدهد که استفاده از شبکههای برهمکنش پروتئین-پروتئین در دست یابی به ژنهای کلیدی پیشرفت مرحلهای بیماری در زنان مبتلا به سرطان سینه، بهبود قابل توجهی در تشخیص زودهنگام و ردیابی سرطان دارد. این نتایج توسط تایید آزمایشگاهی نیز تأیید شده است. با استفاده از روشهای پیشرفته تجزیه و تحلیل داده در زمینه بیوانفورماتیک، این مطالعه توانسته است نگرش جدیدی به فهم مکانیسمهای سرطان پستان ارائه دهد. از طریق تحلیل دادههای ژنوم، ترانسکریپتوم، پروتئوم و متابولوم، نه تنها چندین ژن کلیدی که در فرایند پیشرفت مرحلهای سرطان سینه نقش دارند، شناسایی کردهایم، بلکه بیومارکرهای مختلفی از جنس متابولوم و miRNA برای استیج های مختلف سرطان شناسایی شده است که میتوانند به عنوان بیومارکرهای برای تشخیص و ردیابی سرطان سینه مورد استفاده قراربگیرند. با این حال، لازم به ذکر است که هرگونه استفاده از این نتایج در عمل بالینی یا تشخیص بیماری نیازمند تاییدهای بیشتری است. این تحقیقات هرچند نتایج قابل توجهی را نشان دادهاند، اما برای استفاده عملی و گسترده تر، نیاز به تحقیقات بیشتر و آزمایشات بالینی بیشتر است. به طور خلاصه، طرح "شبکههای برهمکنش پروتئین-پروتئین در دست یابی به ژنهای کلیدی پیشرفت مرحلهای بیماری در زنان مبتلا به سرطان سینه و تایید آزمایشگاهی یافتهها" نشان داده است که استفاده از شبکههای برهمکنش پروتئین-پروتئین میتواند در تشخیص زودهنگام و ردیابی سرطان سینه موثر باشد، اما نیاز به تحقیقات بیشتر و تاییدهای بالینی بیشتر دارد.
4)در خدمت سرکار خانم دکتر توکلی هستیم و با ایشان مصاحبه ای در مورد طرح تحقیقاتی«طراحی یک نانو حسگر الکتروشیمیایی بدون برچسب مبتنی بر Mxene/Au برای تشخیص زودهنگام miRNA-122 به عنوان نشانگر زیستی سرطان سینه » که به اتمام رسیده است انجام داده ایم .
یک بیوسنسور مبتنی بر نانو کامپوزیت مکسن/طلا ارائه شده است که توسط DNA تک رشته ای آنتی سنس منحصر به فرد (ssDNA) اصلاح شده و از روش های تشخیص الکتروشیمیایی DPV ،CV و EIS برای تشخیص زودهنگام miR-122 به عنوان نشانگر زیستی سرطان پستان در نمونه های بالینی واقعی استفاده شد. این روش ساخت مبتنی بر فناوری نانو پیشرفته است که در آن یک پلی (n-butyl acrylate) (PBA) به عنوان یک پلیمر غیر رسانا با ترکیب Au-MXene QD به یک کامپوزیت رسانا تبدیل میشود. این حسگر زیستی دارای حد تشخیص 0.8 zM و محدوده خطی از 0.001 اتومولار تا 1000 نانومولار بود، که آن را قادر میسازد غلظتهای پایین miR-122 را در نمونههای بیمار تشخیص دهد.
استفاده از این نانوذرات طبق مطالعات صورت گرفته باعث میشود که محدوده وسیعی از شناسایی و حداقل حد تشخیص در کمترین زمان، صورت بگیرد. همچنین، نمونههای حقیقی تایید شده با آزمون واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) که در مراکز مختلف درمانی (بیمارستان قائم و امام رضای مشهد) مورد استفاده قرار گرفته، جمعآوری شده و توسط حسگر زیستی بهینه شده مورد ارزیابی قرار گرفت که حساسیت 100٪ و اختصاصیت 100٪ را برای miR-122 بدون استخراج نشان داد. بنابراین این حسگر زیستی جدید می تواند پتانسیل بالایی در کاربردهای بالینی برای تشخیص زودهنگام سرطان سینه و در نتیجه بهبود نتایج بیمار داشته باشد.
5) در خدمت سرکار خانم دکتر غلامعلی زاده دکترای علوم تغذیه هستیم و مصاحبه ای با ایشان در مورد طرح تحقیقاتی « تأثیر پلی مورفیسم ژن FTO rs9939609 بر ارتباط بین سرطان کولورکتال و انواع مختلف دریافت چربی در رژیم غذایی، مطالعه مورد شاهدی»که به اتمام رسیده است داریم ، خانم دکترضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار داده اید لطفا کمی در مورد این طرح تحقیقاتی توضیح دهید ؟
این طرح یک مطالعه مورد شاهدی است که بر روی 135 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و 294 فرد سالم انجام شد. اطلاعات دموگرافیک مانند فاکتورهای آنتروپومتریک، فعالیت فیزیکیریا، دریافت انواع مختلف چربی، اطلاعات مربوط به پلی مرفیزم rs9939609 ژن FTO جمع آوری شد و ارتباط بین سرطان، دریافت چربی، در افراد با پلی مرفیم های مختلف FTO مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بیماران CRC با آلل AA/AT پلیمورفیسم rs9939609، ممکن است اسید اولئیک و DHA بیشتری مصرف کنند. همچنین ممکن است در این گروه اسید اولئیک، لینولئیک و کلسترول ارتباط مثبتی با CRC داشته باشد. مطالعات آینده خصوصا مطالعات آینده نگر برای ارزیابی اثر دریافت مواد غذایی و تداخل بین رژیم غذایی و ژن ها در افراد مبتلا به سرطان یا در معرض خطر ابتلا به سرطان وشناسایی مکانیسم های مهم آن بر بیماریهای مختلف نیاز می باشد. با شناسایی و تایید ارتباط بین ژن، مواد مغذی و بیماریها در آینده بسیاری از درمان ها با توجه به پزشکی شخصی و با توجه به پروفایل ژنی هر فرد انجام می شود.نتایج این طرح برای کلیه افراد جامعه، پزشکان و سیاستگذاران بهداشت و سلامت می تواند مفید باشد .
6) در خدمت جناب آقای دکتر دعایی فوق دکترای علوم تغذیه هستیم و مصاحبه ای با ایشان در مورد طرح تحقیقاتی « ارتباط بین سرطان کولورکتال و امتیاز چگالی مواد مغذی رژیم غذایی(NNR) : مطالعه مورد شاهدی »که به اتمام رسیده است داریم ، آقای دکتر لطفا خود را معرفی بفرمایید و در مورد این طرح تحقیقاتی توضیحاتی را ارائه دهید .
سعید دعائی هستم، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی. مطالعه ای رو به منظور بررسی ارتباط خطر ابتلا به سرطان کولورکتال با ارزش تغذیه ای رژیم های غذایی انجام دادیم. این مطالعه شامل 160 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و 320 فرد سالم 70-35 ساله در شهر تهران بود. محتوای تغذیه ای رژیم با استفاده از امتیاز NNR با محاسبه میانگین ارزش روزانه 14 ماده مغذی شامل پروتئین، ویتامین های A، C، D، E، B1، B2، B12، کلسیم، روی، آهن، فولات، پتاسیم و اسیدهای چرب غیراشباع به دست آمد.
نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف چربی غیراشباع، ویتامین E، ویتامین B1 و فولات در افراد مبتلا به سرطان پایین تر از افراد سالم بود. همچنین خطر سرطان کولون با میزان مواد مغذی رژیم غذایی ارتباط عکس داشت.
در ارتباط با کاربردهای طرح، یافته های این مطالعه نشان داده که ممکن است با توصیه به رژیم های غذایی غنی از مواد مغذی به جلوگیری از ابتلا به سرطان کولون کمک کند. گروه هدف طرح عموم مردم، پزشکان و متخصصین تغذیه، سیاستگذاران بهداشتی و محققین بودند و یافته های این طرح می تواند به بهبود توصیه های تغذیه ای در افراد در معرض خطر ابتلا به سرطان کولون کمک نماید.
7) در خدمت سرکار خانم هداوند هستیم و مصاحبه ای با ایشان در مورد طرح تحقیقاتی « محاسبه بروز سرطان ها در ایران در سال 1395»که به اتمام رسیده است داریم ، خانم هداوند ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار داده اید لطفا کمی در مورد این طرح تحقیقاتی توضیح دهید ؟
در این طرح تحقیقاتی ما پس از دریافت داده های سرطان های سال 1395 داده ها مورد بررسی قرار گرفت و این داده ها از نظر missing مورد بررسی قرار گرفت. کدهای هر یک از سرطان ها براساس اخرین طبقه بندی های بین المللی استخراج شد. و در نهایت بروز هر سرطان را برای تک تک استان ها به تفکیک زن و مرد محاسبه کردیم. همچنین بروز استاندارد شده سنی را برای زنان و مردان به طور کلی وtotal هر یک از استان ها و همچنین همین میزان برای سرطان در استان برای زنان و مردان محاسبه شد.
این طرح به مردم در سطح جامعه کمک میکند از میزان گستردگی سرطان در سطح استان و کشور مطلع شوند و برنامه هایی برای پیگیری و پیشگیری در پیش گیرند.
گروه اصلی هدف در این طرح مردم ، پزشکان و سیاستگذاران نظام هستند . این طرح کمک میکند که سیاستگذاران با اطلاع و مقایسه این نتایج با نتایج بروز سرطان سال های گذشته برای پیشگیری از سرطان و همچنین درمان و در نهایت تامین زیرساخت ها برای توانبخشی بیماران اقدامات مناسب را در زمان مناسب انجام دهند.
8)در خدمت آقای دکتر دلشاد هستیم و مصاحبه ای با ایشان در مورد طرح تحقیقاتی « تاثیر برهمکنش سلول های ایمنی خونی و PIWFS بر رفتار تهاجمی این سلولها نسبت به سلول های توموری زنده در بیماران سرطان سینه قرار گرفته تحت IORT »که به اتمام رسیده است داریم ، آقای دکتر لطفا خود را معرفی بفرمایید و راجع به این طرح تحقیقاتی توضیحاتی را ارائه بفرمایید .
دکتر بلال دلشاد هستم متخصص جراحی عمومی فلوشیپ جراحی پستان، در حال تحصیل در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه شهید بهشتی. با توجه به اینکه سرطان پستان به عنوان سرشایع ترین سرطان در زنان شناخته میشود، همواره فکر برای ابداع و کشف روشهای جدید تشخیصی و درمانی جزو دغدغه های اصلی محققین بوده است این امر در مورد کشور خودمان ایران و دانشگاه شهید بهشتی و مرکز تحقیقات سرطان که به عنوان قطب تشخیص و درمان سرطان که در کشور شناخته میشود مستثنی نبوده است لذا برآن شدیم که در مورد یکی از روشهای درمانی جدید که به صورت یک روش هایتیک در کشور ما هم مدتی است در حال اجرا است تحقیقی انجام شود همانگونه که مستحضر هستید مدتهاست که بواسطه تلاش بزرگان جراحی روش حفظ پستان نسبت به ماستیکتومی یا برداشت کامل پستان در سرطان پستان اولویت خود را پیدا کرده است و در تحقیقات مختلف هم این موضوع اثبات شده است که سوربایبال در این روش درمانی بیشتر از برداشت کامل در استیجهای مشابه است. مشخصا متعاقب انجام جراحی حفظ پستان انجام پرتو درمانی یا رادیو تراپی مابقی باف پستان حفظ شده جزو درمان مکمل و از درمانهای اصلی قرار میگیرد خب مدتهای طولانی است که پرتو درمانی به واسطه روش روتینی که پرتودرمانی و رادیوتراپی اکسترنال گفته میشود انجام میشد تا اینکه یک روشی در دنیا آمد به نام Intra-operative radiotherapy (IORT) پرتو درمانی حین عمل ، مرکز سرطان دانشگاه شهید بهشتی هم همگام با دنیا این روش را در دانشگاه شهید بهشتی بیمارستان شهدای تجریش و یکی دیگر از مراکز تهران آغاز کرد برای درمان که در واقع نتایج بسیار خوبی از این روش دریافت میکردیم یکی از دغدغههای اصلی درمانگر در مورد روش IORT ترشحاتی بود که متعاقب رادیوتراپی حین عمل در کبیتی یا بستر تومور بوجود میآمد که آیا این ترشحات خارج شود یا خیر. تحقیقات متعددی در واقع با پیشگامی خود مرکز تحقیقات انجام گرفت که مشاهده شود سرمهای حاصل از رادیوتراپی باید خارج شود یا خیر. در تحقیقات اولیه به این نتیجه رسیدیم که سرمهای حاصل در واقع روی سلولهای سرطانی ممکن اثرداشته باشد و بهتر است خارج شود تئوری دیگری مطرح شد که متعاقب سرمهای بوجود آمده بعد از پرتو درمانی ممکن است که این سرمها در روزهای آتی بعد از پرتو درمانی بتوانند باعث تحریک سلولهای ایمنی خود بیمار شوند. تئوری قابل توجهی بود و نیازمند این بود که در مورد اثبات یا رد آن تحقیقات گستردهای در مراکز بیولوژیک انجام شود بیماران متعددی که در غربالگری اولیه کاندید پرتو درمانی حین عمل بودند را شناسایی کردیم و این سرمهای حاصله را با سلولهای ایمنی خود بیمار مشخصا سلولهای دنجیکسل که در واقع TCL ها را برای انجام مأموریتهای ایمنی ریکال میکردند آمدیم در کنار اینها قراردادیم تا این فرضیه که ممکن است که این سرمها روی سلولهای ایمنی خود فرد آنچنان اثر تحریک کنندهای داشته باشد که بتوانند این اثر تحریک کننده غالب شود را مشاهده کنیم سلول های سرطانی را در آزمایشگاههای معتبر و پیشرفته بیولوژیک با همدیگر اینترکشن دادیم که مشاهده کنیم نتیجه حاصله چی هست و متوجه شدیم که این سرمهای حاصله میزان تحریککنندگی آنها آن چیزی که بر روی سلولهای ایمنی خود بیمار میگذارند نسبت به سلولهای سرطان که وجود دارند بسیار بسیار کمتر است و این دغدغه و سوال اساسی که این سرمها و مایع حاصل از پرتو درمانی که به نظر میرسید باقی ماندن آن در بستر تومور میتواند کمککننده باشد را رد کردیم و این تحقیق قابلیت عرضه در مجامع بین المللی را دارد به عنوان یک سوال اساسی برای همه محققین مطرح بود . به لطف خدا به عنوان مقاله معتبر تهیه شد و چاپ گردید تا این سوال که برای درمان گر وجود داشت که با این مایع حاصله چه باید کرد پاسخ دهیم و دغدغه هم درمانگر و هم بیمار را به نتیجه برسانیم.